نازبو نوشت های سایان

ساخت وبلاگ

نازبونوشت‌های سایان در آخر ما حرف‌های دشمنان‌مان را از یاد می‌بریم، اما سکوت دوستان‌مان را هرگز!لوتر کینگ + تاريخ دوشنبه شانزدهم اسفند ۱۴۰۰ساعت 18:58 نويسنده سایان | نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 3 تاريخ : دوشنبه 12 دی 1401 ساعت: 1:00

پانزده شهریور مصادف شده با اول مهر!اولین روز، اولین کلاس، کلاس اول ج، مدرسه‌ی رسالتبیست و هفت دانش‌آموزنوزده نفر حضوری، بقیه غیرحضورینوزده نفر، به سه گروه شش و هفت نفره تقسیم شده بودن، در سه ساعت مختل نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 31 تاريخ : يکشنبه 23 شهريور 1399 ساعت: 9:06

وقتی باد شدیدی می‌وزد، شهرآشوبی در وجودم برپا می‌شود. یک‌آن، خیال می‌کنم باد هر فاصله، تضاد و قطبیتی که بین موجودات جهان وجود دارد را برداشته و تمام عناصر جهان را در هم آمیخته و با خود کشانده، تا اینج نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 23 تاريخ : چهارشنبه 24 بهمن 1397 ساعت: 17:54

یکی بیاید، باهم برویمبرویم آن دورهابرویم لابه‌لای کوه‌های نستوهو غلت بزنیم، وسعتِ دشت‌های مخمل‌پوش رابرویم جایی که صدای فکرهای خودمان را نشنویمو فلسفه‌ی سکوت راو حقیقت رارها کنیمو بپردازیم به واقعیت ب نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 26 آذر 1397 ساعت: 0:34

حتی اگر من در برابر عظمت جهان موجودی ناچیز باشم، هیچ از ارزش رنج من کم نمی‌شود.نیرویی که در احساس عشق، اندوه و دلتنگی من نهفته است، می‌تواند سرتاسر دنیا را فراگیرد.من مقدسم، چون می‌توانم از رنج به عرش نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 26 آذر 1397 ساعت: 0:34

آمارروزی هزار بار دنبال تو می گردم و این جستجوی بی فرجام سرسام آور را هر روز بی وقفه از سر می گیرم و هنوز به تو نرسیدم. گاهی فراموش می کنم که اصلا دنبال چه هستم. فقط بی قرارم و حس می کنم، چیزی گم است و جایش خالی است. ناآرامم و بی اختیار این دنیای حقیقی و مجازی را مدام زیر و رو می کنم. درست مثل آدمی که حافظه و حواسش مختل شده و بی آنکه خودش متوجه باشد، تمام لح نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 43 تاريخ : شنبه 15 ارديبهشت 1397 ساعت: 12:18

انگار موجودی فراطبیعی بود. بعد از سال‌ها دوری، با موهایی بسیار بلند و به رنگ خاک، برگشته بود. موهایش عجیب بلند، ژلیده و کثیف بود. غبار سال‌ها نبرد روی آن نشسته بود؛ نبرد با سپاهی از شیاطین درونی. آمدنش، برگشتنش یک حس غیر قابل وصف داشت. بعد از سال‌ها انتظار و مقاومت، یاد من همچنان برایش زنده بود و یاد او هم برای من تازه. فقط به خاطر من برگشته بود؛ برای خوش‌حال کردن من و برای بودن با من. مدتی بعد، دیدم که با او یکی شدم. موهای بلندش حالا روی سر من بود. شانه می‌زدم و خشکی، شکنندگی و ژولیدگی‌اش را حس می‌کردم. از اینکه همزمان می‌توانم موهایی به این بلندی و موهایی به آن کوتاهی (حالت واقعی و فعلی موهای خودم) را داشته باشم؛ گیج و خوشحال بودم. انگار موهایم را کمی شسته بودم؛ اما همچنان خشک و خاکی بود.... کسانی تعقیبم کرده بودند؛ قصد آسیب زدن داشتند. یک جای کثیف، ناامن و متروک بودم. جایی مثل یک سرویس بهداشتی عمومی. یادم افتاد از روزی که موهایم را کوتاه کرده بودم، کش سبز رنگی که موهایم را با آن می‌بستم، همان‌طور توی کیفم مانده و حالا همراه من است. (واقعا هم همین‌طور است) موهایم را جمع کردم؛ بالای سرم... انگار دنبال من نبودند. دنبال اویی بودند که به خاطر من، برگشته بود و با من یکی شده بود و موهایش روی سر من بود. موها را قایم می‌کردم تا خودم را بی او نشان دهم؛ یا او را مخفی کنم و از او و خودم محا نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 12 بهمن 1396 ساعت: 19:28

  هر آدم طبیعی و سالمی، به "خودش" فکر می کنه که گاها میون این خودکاوی هاش، ممکنه به این نتیجه برسه که بعضی از رفتارهاش نیاز به تغییر داره. در اینجا باید توجه داشت که گفتار و افکار آدمی هم به نوعی رفتار تلقی می شه و از اونجایی که رفتار و گفتار ازاندیشه ناشی می شه، بنابراین برای تغییر در رفتار و کلام، به تغییر در محتوا و فرایند افکار، نیازه. از طرفی، افراد در میزان صحت فکری و سلامت رفتاری، تفاوت هایی با هم دارن. یه عده ممکنه از سلامت ذهن و بهنجاری بالاتری در رفتارهاشون برخوردار باشن وعده ای هم، ممکنه، نیاز بیشتری به ایجاد تغییر درونی داشته باشن که این تفاوت در افراد، ناشی از سبک تربیتی و وراثتی هست که شخصیت اون ها رو شکل داده. آدم هایی که در وضعیت نامناسب تری رشد کردن و شخصیت ناتعادل تری دارن، در صورت تمایل به تغییر، باید زحمت فروپاشی شخصیت ناسالم شون و نوسازی و برپایی یه شخصیت نرمال تر رو متحمل بشن. به نوعی باید جبران مافات کنن. جبران سهل اناری و کارنابلدی های والدین ومحیط شون. و اما شروع فرایند تغییر از اوجایی هست که فرد نسبت به رفتار خاصی در خودش آگاه و حساس می شه و از بروز مکرر و ناخواسته ی اون رفتار احساس نارضایتی می کنه و به این باور می رسه که نیاز به تغییر و تحول داره. به عنوان مثال سبک صحبت کردن نامناسبی که غالبا با لحن پرخاشگرانه یا طعنه آمیز همراه هست، اونهم در شرایطی که بح نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 0:03

  باد وزیده و باران باریده و من هنوز نمی‌دانم، دنیا چطور بوجود آمده و به هستی خود ادامه می‌دهد! فکر اینکه بدون پی بردن به راز حقیقی هستی، به آخر عمرم برسم، برایم خوشایند نیست. زمان دارد می‌گذرد و من چقدر حرف دارم، برای گفتن. و چه چیزها که باید بفهمم و بدانم. حتی ممکن است، هیچوقت نفهمم اینجا دقیقا چه خبر بوده! + شاید آدم‌ها هیچوقت نتونن احساس واقعی همدیگه رو نسبت به هم، بدونن!++ هوووم، هُر هُر آتشدان بخاری و بوی بارون و حسای خاموش! + تاريخ سه شنبه پنجم دی ۱۳۹۶ساعت 23:43 نويسنده سایان | نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 0:03

زمین، توهم زده، به رعشه افتاده و به جان ما که چون حشراتی پوستش را نیش می‌زنیم، چنگ انداخته. انگار زمین دیگر نور چشمی آسمان نیست و ما چه کردیم با خودمان؟! مگر با این حجم از بی اعتمادی به هم، می‌شود با هم قیام کرد؟ آنهم قیام بر علیه بی‌عدالتی؟ مگر نمی‌بینی که نگاه دو انسان بهم، مثل نگاه دو گرگ شده، به طعمه‌ای مشترک! همه دندان‌ها و چنگال‏‌های تیزشان را رو می‌کنند تا کم نیاورند. لابد با خود می‌گویند حالا که هیچ حساب کتابی در کار نیست و هر کی به هر کی است، چه نیازی است به راستی و درستی! چه کسی می‌تواند ما را از آنچه که هستیم، نجات دهد؟ وقتی بیشتر افراد، به بی‌عدالتی آلوده‌اند، چه کسانی از بین ما می‌توانند، دنیایمان را به سمت عدالتی فراگیر هدایت کند؟ آیا دنیا واقعا دار مکافات است؟ آیا این‌هایی که امروز قیام می‌کنند، فرزندان همان پدرانی هستند که سال‌ها پیش انقلاب کردند و پیروز شدند؟ یعنی این قیام، هم‌خانواده‌ی همان انقلاب است، یا نه، قیام فرزندانی است که قصد پیروزی بر انقلاب پدرانشان را دارند؟ آیا خواسته‌ها و ارزش‌هایش مشترک است؟... کاش متحد می‌شدیم و از هم نمی‌ترسیدیم. اما میان من و ما شدن هزاران فرسنگ فاصله افتاده است. فاصله‌هایی که به راحتی قابل دیدن است. مثلا تا بوده، آن عده که دست‌شان رسیده و خود را بر منبر و میزی رساندند، آن عده‌ی دیگر را که به هر دلیلی نتوانستند یا نخواستند مغزشان نازبو نوشت های سایان...ادامه مطلب
ما را در سایت نازبو نوشت های سایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : depsordenevisia بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 0:03